Sunday, September 23, 2007

پاییز





جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن
پادشاه فصل ها ٬پاییز

Saturday, September 15, 2007

Saturday, September 1, 2007

هوم


ولادیمیر: گوگو! زدنت؟ (استراگون ساکت می ماند )، شب را کجا سر کردی؟
!استراگون: دست نزن! سوال نکن!حرف نزن! پیشم بمان
ـ : هیچ وقت ترکت کرده ام؟
!تو گذاشتی من برم :+
...

" در انتظار گودو "

Sunday, August 26, 2007

what's done is done


It used to be a lie


And now it feels pathetic



And now I get it



What's done is done



You just leave it alone



And don't regret it



Sometimes some things



turn into dumb things



And that's when you


put your foot down









Monday, July 30, 2007

من و مرگ







مرگ به من مربوط نميشه، چون تا زمانيكه من وجود دارم مرگی وجود نداره

...و وقتی مرگ مياد، من ديگه وجود ندارم







*

Wednesday, July 11, 2007

سنگسار

(قتل به هر صورتي كه باشد زشت و نفرت انگيز است.(شكسپير
.امروز صبح یک نفر در تاکستان قزوین سنگسار شد

من که این کلمات را با دکمه های کیبورد کامپیوترم تایپ می کنم و شما که در جستجوی مطلب دندانگیری لابلای وب گردی هایتان به اینجا رسیده اید؛ کدام یک از ما معنای" امروز صبح" را چنان که مرد اعدامی با ضربه ی نخستین سنگ دریافت درک می کنیم. این قدر تقدم و تاخر معنایی بین من و شما با آن اعدامی بخت برگشته هست که احتمالا خبرش را همانطور بخوانیم که ماجراهای عجیب تن تن در قبایل آدمخواران را
بازی ناتمام من و شما همیشه سنگ کاغذ قیچی است؛
... بازی او اما
... و اين داستان ادامه دارد

Sunday, July 8, 2007

Origins of Democratia


*ساندرو بوتیچلی (Sandro Botticelli ) -خودكشي لوكرتيا



سال ۷۵۳ ق.م تا ۵۲۰ ق.م دوران پادشاهی روم است. در سال ۵۰۹ جمهوری روم تاسیس شد که یکی از مهمترین برهه های تاریخ غرب است. سال ۵۰۹ با عنوان شورش علیه پادشاهان شناخته می شود. داستان از این قرار است که پادشاه وقت روم به نام تاركين پسر ناخلفي به نام سكتوس داشت كه زن اشراف زاده اي به نام لوكرتيا را مورد تجاوز قرار داد. لکرتیا مردان فامیل خود را جمع کرد و پس از شرح ماجرا خود را کشت. ساندرو بوتیچلی نقاش بزرگ رنسانس این واقعه را تصویر کرده است. مشهور است که بروتوس (او با بروتوسی که سزار را به قتل رساند تفاوت دارد) با نشان دادن بدن لوکرتیا مردم را بر علیه شاه برانگیخت و آنها هم با هجوم به کاخ سلطنتی شاه را فراری دادند. بروتوس به همراه همسر لوکرتیا اولین کنسولهای جمهوری روم هستند. قسم بروتوس بر اساس تاریخ لویاینگونه بوده است که هیچگاه اجازه ندهد کسی در روم شاهی کند. در نمایشنامه ژولیوس سزار اثر شکسپیر می خوانیم که پس از قتل سزار به جرم شاهی می گوید : "شما شنیده اید که پدران ما می گویند زمانی بروتوس گفته است که روم را از اهریمن شاهی به دور دارید." همین
.ریشه های تاریخی قرنها بعد برای اروپا دموکراسی به ارمغان آورد
وبلاگ تحقيقات فلسفي*

Monday, July 2, 2007

يك افسانه ي كوچك




A Little Fable /Franz Kafka*
"Alas," said the mouse, "the whole world is growing smaller every day. At the beginning it was
so big that I was afraid, I kept running and running, and I was glad when I saw walls far away to the right and left, but these long walls have narrowed so quickly that I am in the last chamber already, and there in the corner stands the trap that I must run into." "You only need to change your direction," said the cat, and ate it.



يك افسانه ي كوچك
موش گغت: افسوس، دنيا هر روز داره كوچيك تر ميشه. اولش اينقدر بزرگ بود كه ازش مي ترسيدم واسه همين شروع كردم به دويدن. حالا ندو كي بدو!بعدش يه مدت حال مي كردم وقتي مي ديدم ديواراي چپ و راستم دارن ازم دورميشن. اما يهواين ديواراي لعنتي تنگ و باريك شدن و به آخر دالون رسيدم
حالا فقط من موندم و يه تله كه اين گوشه منتظره تا بپرم روش

" اين كه ديگه غصه نداره رفيق! فقط باهاس مسيرتو عوض كني"
.گربه اينو گفت و اونو خورد

The America that we love

You are the America that we love.
French President NICOLAS SARKOZY
awarding the Legion of Honor medal to Barbra Streisand, which allows her an honoray membership in France's elite national merit society


Sunday, July 1, 2007

خاطره و زمان



نقاشی "ماندگاری ِ خاطره" اثر سالواتور دالی
این نقاشی شاید مشهور ترین اثر دالی باشد.چند روز پيش كپي آن را در خانه ي دوستي ديدم و خواستم اينجا هم نصبش كنم
نقاشی با نامهای دیگری مثل "ساعتهای ذوب شونده" هم مشهور است. دالی یکی از مشهورترین نقاشان سبک سورئالیست است که در آثار خود مسائلی رویاگونه را تصویر می کند. در این نقاشی چهار ساعت دیده می شود. ساعتی که در روی آن مگس نشسته است نمادی از فرار بود زمان است. ساعتی که مورد هجوم مورچه ها است نشانه ویران شدن تدریجی است. این نقاشی کنایه ای است از فرار بودن زمان و تخریب تدریجی آن که در زندگی روزمره آنرا درک نمی کنیم. درواقع دالی می خواهد با وصف یک رویاء نشان دهد که زمان چگونه از دست ما می گریزد. و اما این خاطره است که می ماند . همان "تنها صداست که می ماند" به کلام فروغ فرخزاد. اصل نقاشی در موزه هنرهای زیبای نیویورک است

Monday, June 25, 2007

پوست انداختن

عکسی از مجموعه آثار سیندی شرمن (Cindy Sherman ) یکی از بزرگترین عکاسهای معاصر با مضامین فمینیستی. توجه کنید که زن زیبا درحال پوسیدن است


*Ann Sherman/Feminist Artist
Beauty Woman 's face is moultingly annililating.

Saturday, June 16, 2007

We can not get much higher


*
*
*
*
*
*
*
*
*

we can not get much higher

come on baby ! light my fire ...


Thursday, February 22, 2007

دمی با خود


گردون نگری ز قد فرسوده ی ماست
/
جیحون اثری ز اشک پالوده ی ماست
/
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ی ماست
/
فردوس دمی ز وقت آسوده ی ماست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
:پ.ن
برای پری غمگینی که از پس غروبی 5 ساله پیام داد
We Did It Today
.با امید به آن که سحرگاه با بوسه ای برخیزد

Sunday, February 11, 2007

تابو

.
.مفهوم جنسیت در زبان یک تابوست
زبان نه تنها در معنای تبیین گرصرف واقعیت ،بلکه المانی ذاتی که واقعیت را تحقق می بخشد. در این معنا چرا جنسیت نه صرفا در چارچوبه ی نظریِ عالمانه بل در کلیت فهم عامیانه ی آن نیز از دیرباز- که به ادعایی بشر اولیه نیز اندام های جنسی خود را می پوشانده است- هماره مورد انکار و درنگ گفتمان های خصوصا مسلط حوزه ی رسمی و متاخر تر ، حوزه ی عمومی بوده و هست؟
پیوند قدرت و جنسیت در معنای بین الاذهانی آن روایتی است کهن. و هم از این روست که مفهوم جنسیت و مباحث پیرامون آن در تمامی فرهنگ ها مقوله ای از جنس کهن الگوست و در پیوند عمیق با منابع قدرت. در فرصتی ،اگر باشد، در این مقوله می نویسم اما فی الحال لینک مطلب زیر را در اینجا می گذارم که مقاله ی است یا محتمل تر، تعبیر و ترجمه ایست از بحث قدرت و جنسیت فوکو
:و این نیز طبعا خود یک روایت است
.

Tuesday, February 6, 2007

سان کولوت های تاریخی

هانا آرنت


...


فقر، پستی و خواری می آورد، چون تن آدمی را حاکم براو قرار می دهد و... انسان را به زیر مهمیز بی امان

ضرورت می کشاند. به حکم همین ضرورت بود که انبوه خلق به یاری انقلاب فرانسه شتافتند ، به آن الهام بخشیدند ، آن را پیش راندند و سرانجام به نابودی کشاندند
روبسپیر...خودکامگی ِآزادی ، یعنی دیکتاتوری به خاطراستقرار آزادی را که خود مبدع آن بود در برابر حقوق سان کولوت ها* یعنی لباس و غذا و تولید مثل رها کرد... نقطه ی واگرد انقلاب فرانسه و همه ی انقلاب های بعدی

."هنگامی بود که "حقوق بشر به حقوق سان کولوت ها مبدل شد









حامیان افراطی انقلاب فرانسه sans colotte*
آرنت- ریشه های توتالیتاریسم
















Friday, February 2, 2007

...

Prague, Tsharl bridge



میهن آدمی را در هیچ نقشه ای نشانی نیست
...میهن آدمی، باری ، در قلب کسانیست که دوستش می دارند



Friday, January 26, 2007

ساده است

ساده است ستایش گلی؛
چیدنش و
از یاد بردن که
گلدان را آب باید داد

Saturday, January 20, 2007

تردید

ساعت 9 شب: وسط بحث پارادایم در ساختار انقلاب های علمی کوهن ; تلفن زنگ می زند
سلام ، خوبی؟ببین من و آنی و سارا و علی دورهم جمع شدیم.می خوایم شراب بنوشیم. می آی؟-
.نه، درس دارم-
!ای ابلوموف-
...
خصوصیتی که علم را از غیر علم متمایز می سازد وجود پارادایمی است که...، اس ام اس می یاد، نگاه نمی کنم،... ،بتواند یک سنت علم عادی را حفظ کند و استمرار بخشد. چقدراز آخرین داستان سارا تعریف کرده بود
چه جوریه یعنی؟... نظریه به مثابه ساختارهم در آرای لاکاتوش و هم کوهن در مقابله با ابطال گرایی پاپر ...، بدجنس شبی که تو کافه تسکین جمع شده بودن ،گفته بود:تو چقدر مطهری می خونی؟! حرصم نگرفته بود، بدجنسی اش پشت اون نگاه نجيب و دوستانه خنثی شده بود،.. واسه تلف کردن وقتی ندارم، فقط نود روز مونده
مکانیک نیوتونی و علم ابصار موجی هر دو مقوم پارادایم بوده اند، ...یه اس ام اس دیگه! .... بخش اعظم جامعه شناسی جدید فاقد پارادایم است و در نتیجه، ... هفته ی پیشم گفته بود بیا و نرفته بودم ، دانشمند عادی باید نسبت به پارادایمی که در آن کار می کند موضع غیر نقادانه داشته باشد ...،نمي دانم چرا ولي اس ام اس را چک می کنم
تو را زین درس بی حاصل چه حاصل؟-
ساعت 11 است.سيگاري روشن ميكنم ويه دستي روي صفحه تايپ می كنم
دیگر شراب هم جز تا کنار بستر خوابم نمی برد-
...چيستي علم و ورق مي زنم.زيتون خوابه با صداي كاغذ بيدار ميشه و كشدار نگاهم مي كنه،
خط آخر پاراگراف و نگاه مي كنم ،" ياوه نخواهد بود اگر بگوييم دانشمنداني كه درون پارادايم ههاي مختلفي مي ،انديشند، در جهان هاي به كلي متفاوت زيست مي كنند "، در جهان هاي به كلي

نمي ياي؟-

...

...گرداب مي ربايد و موجم نمي برد

Wednesday, January 10, 2007

مهر

...
مهر آن متاعی نیست که بشود آزمود و پس از آن ضربه های یک آزمایش به حقارت آلوده اش نکند. مهر جمع اعداد و ارقام نیست ، تا بتوان آن را به آزمایش گذاشت، باز آنها را زیر هم نوشت و باز آنها را جمع کرد. ایمان ، نیاز به آزمودن را مطرود می داند؛
...
.آن چه من در این شهر می شنیدم، آن چه می خواستم نبود
نادر ابراهیمی، باردیگرشهری که دوست داشتم

شوق هقاهق


ای روان من ، لبخندت را شوق گریستن است و

... دهان لرزانت را شوق هقاهق