*ساندرو بوتیچلی (Sandro Botticelli ) -خودكشي لوكرتيا
سال ۷۵۳ ق.م تا ۵۲۰ ق.م دوران پادشاهی روم است. در سال ۵۰۹ جمهوری روم تاسیس شد که یکی از مهمترین برهه های تاریخ غرب است. سال ۵۰۹ با عنوان شورش علیه پادشاهان شناخته می شود. داستان از این قرار است که پادشاه وقت روم به نام تاركين پسر ناخلفي به نام سكتوس داشت كه زن اشراف زاده اي به نام لوكرتيا را مورد تجاوز قرار داد. لکرتیا مردان فامیل خود را جمع کرد و پس از شرح ماجرا خود را کشت. ساندرو بوتیچلی نقاش بزرگ رنسانس این واقعه را تصویر کرده است. مشهور است که بروتوس (او با بروتوسی که سزار را به قتل رساند تفاوت دارد) با نشان دادن بدن لوکرتیا مردم را بر علیه شاه برانگیخت و آنها هم با هجوم به کاخ سلطنتی شاه را فراری دادند. بروتوس به همراه همسر لوکرتیا اولین کنسولهای جمهوری روم هستند. قسم بروتوس بر اساس تاریخ لویاینگونه بوده است که هیچگاه اجازه ندهد کسی در روم شاهی کند. در نمایشنامه ژولیوس سزار اثر شکسپیر می خوانیم که پس از قتل سزار به جرم شاهی می گوید : "شما شنیده اید که پدران ما می گویند زمانی بروتوس گفته است که روم را از اهریمن شاهی به دور دارید." همین
.ریشه های تاریخی قرنها بعد برای اروپا دموکراسی به ارمغان آورد
وبلاگ تحقيقات فلسفي*
2 comments:
به هر حال هر چیزی بهایی پرداخت شدنی دارد....
رخش در غیر و چشم التفاتش در من است امشب
هزارش مصلحت درهر تغافل کردنست امشب
بتی کز غمزه هر شب دیگری را افکند در خون
نگاهی کرد و دانستم که چشمش برمنست امشب
تن و جانم فدای نرگس غماز او بادا
که از طرز نگاهش فتنه را جان در تنست امشب
شراب دهشتم دست هوس کوتاه میدارد
ز نقل وصل کاندر بزم خرمن خرمن اسب امشب
کند بدگوئیم با غیر و من بازی دهم خود را
که دیگر دوست در بند فریب دشمن است امشب
در اثنای حدیث درد من آن عارض افزودن
برین کز عشقم آگه گشته وجهی روشن است امشب
در آغوش خیالش جان غم فرسوده را با او
حجاب اندر میان نازکتر از پیراهنست امشب
ز بزم شحنه مجلس خدا را برمخیزانم
که نقد وصل دامن دامنم در دامنست امشب
دو چشم محتشم آماجگاه تیر پی در پی
ز پاس گوشهای چشم آن صید افکن است امشب
Post a Comment